• وبلاگ : آسمان
  • يادداشت : درد ميگيرد چرا پهلوي مادر بيشتر!؟
  • نظرات : 7 خصوصي ، 11 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام ثرياي گرامي

    خيلي ممنونم از محبتتون

    اما ببينم شما نمي خواين آپ کنين؟

    شاد باشيد

    راستي کو کريم شيره اي که خدا را يادآوريمان کند؟

    سلام

    خيلي خوشحالم كه بالاخره كاراي پايان نامه ت تموم شد اميدوارم هميشه موفقيت و سعادت همسايه ي ديوار به ديوار دلت باشه

    + طهورا 

    ااااااااااااااااا قبليم شد خصوصي

    بابا صدسالم بشه من به اين سيستم كامنت دونيت تسلط پيدا نمي كنم. خواستم يكيش عمومي شه خصوصي شد حالا دوتا خصوصي داري!!!!!

    احتمالآ اول اينو ميخوني پس سه باره: سلام

    + .............................. 

    صداي صاف آينه ،

    مراشكست.

    وصافي بلورخاطرت ،

    چه بي گوار،

    مي خراشدم.

    ورنگ آسمان،

    به حوض خانه مان نشست ،

    كه ماهي سفيد،

    خنده سردهد

    وشايد اين نشانه ها براي من ،

    تمامه آيت است

    ازخداي من .

    + نارنجدونه 
    آبجي جونم فدات شم بي وفايي منو ببخش ... با اين حال منو از دعا كردن ننداز هميشه دعام كن خلاصه حق خواهري به گردن داري

    فونتش ريز بود نميشد خوند دوباره بزرگش كردم برات:

    خسته ام از اين کوير، اين کوير کور و پير
    اين هبوط بي دليل، اين سقوط ناگزير
    آسمانِ بي هدف، بادهاي بي طرف
    ابرهاي سر به راه، بيدهاي سر به زير
    اي نظار? شگفت، اي نگاه ناگهان!
    اي هماره در نظر، اي هنوز بي نظير!
    آيه آيه ات صريح، سوره سوره ات فصيح!
    مثل خطي از هبوط، مثل سطري از کوير
    مثل شعر ناگهان، مثل گريه بي امان
    مثل لحظه هاي وحي، اجتناب ناپذير
    اي مسافر غريب، در ديار خويشتن

    ديدمت ولي چه دور! ديدمت ولي چه دير!
    اين تويي در آن طرف، پشت ميله ها رها
    اين منم در اين طرف، پشت ميله ها اسير
    دست خست? مرا، مثل کودکي بگير
    با خودت مرا ببر، خسته ام از اين کوير!

    شب خوش

    همين ديگه

    البته با يه خصوصي گلايه ناك

    با همه ي احترام

    خسته ام از اين کوير، اين کوير کور و پير
    اين هبوط بي دليل، اين سقوط ناگزير
    آسمانِ بي هدف، بادهاي بي طرف
    ابرهاي سر به راه، بيدهاي سر به زير
    اي نظار? شگفت، اي نگاه ناگهان!
    اي هماره در نظر، اي هنوز بي نظير!
    آيه آيه ات صريح، سوره سوره ات فصيح!
    مثل خطي از هبوط، مثل سطري از کوير
    مثل شعر ناگهان، مثل گريه بي امان
    مثل لحظه هاي وحي، اجتناب ناپذير
    اي مسافر غريب، در ديار خويشتن

    ديدمت ولي چه دور! ديدمت ولي چه دير!
    اين تويي در آن طرف، پشت ميله ها رها
    اين منم در اين طرف، پشت ميله ها اسير
    دست خست? مرا، مثل کودکي بگير
    با خودت مرا ببر، خسته ام از اين کوير!

    سلام ثريا جان

    خيلي وقته آپ نكردي . نگرانت شدم

    سلام ثرياي گرامي

    درست است بايد فرياد کشيد مظلوميت مادر را

    و اصولا شيعه يعني فرياد

    عليه تمام بي عدالتي ها

    شاد باشيد